Reports & thoughts from Tehran based art space: parkingallery by its Art Director Amirali Ghasemi ...

Tuesday, February 18, 2003

ن�س ن�س هاي امروز ما كنارهم نگاه داشته است يا دست دست كردن هايمان؟ كبودي زير چشمان عشق كه به تنهايي زيباست، حالا با كنارآمدن دو موجود با لبهايشان كامل مي شود
دست: دستان تو كه حامي ن�س ن�س هاي من است دست راستت است كه دوستش داري يا آن يكي؟
س�يد روسري ات را دوست داشتي يا نه؟ كبودي زيرآن همه قرمزش را كه مثل ماهي توي قلب من يواش است
وديگر كمتر مي ترسد....

Sunday, February 16, 2003

براي تو امشب چه دارم جز طلاطم ايي كه روي دكمه هاي كي برد است تا حر� ها را پيدا كند و به تو بگويد
بگويد براي تو امشب چه دارم روي دكمه هاي كي برد؟ حر� به حر�، آرام، زير پنجره ، لباني را كه جاي بوسه را بلد هستند بر تن قاصدك پيدا شده در اطاق در بسته كه مقابل آينه ايستاده ها مي كند تا بخار كند اينه و ترا ببيند نه خودش را

Saturday, February 15, 2003

كه بي صدا ترين بود شور زد براي آن لحضه دلت
من اينجام
اين دستان گرماگرم را كجا قايم كرده بودي كه من جا خوردم آرام و جايم را زير پنجره جابجا كردم به سمت باد كه در اطاق در بسته نمي دانستم از كجا مي آمد بالا و پايين و مي چرخاند لباني را كه جاي جاي گ�تگوي صامتشان را دوست داشتند و گرماگرم �رصتهايي كه ن�س ن�س زدن تاريكيها را كوتاه تر مي كرد اين دستان گرم كه دوستشان داريم

Thursday, February 13, 2003


برگ كوچك روي ديوار/ عاشق است به نوار سرخي كه روي باد مي رقصد با چشمان بسته
و دنباله اش همه را بالا و پايين جذب مي كند از عقابي آن بالا بالا ها تا خسي روي زمين ...
حالا زمستان است اين برگ روي ديوار كنده نشده/ در حياط سرماخورده / به تاب موهاي تو بسته
امضا / قاصدك گم و گور تو
از جعبه سربي / دستاني اميد بيرون آمد / و قاصدكي سپيد را به باد داد
اما باد امانت دار خوبي نبود / دور ترها برد قاصدك را روي سپيد� كوه
كه از ديد رس من دور بود
دسترس دستان تو من نبودم آن موقع , ببخش !
قاصدك گم و گور تو / به يادت هست اما/ دل موهاي سيخ سيخش/ به تاب موهاي تو بسته/
باد, DJ wind
هر دو مان را در حياط سرماخورده مي چرخاند/ و نگاه ترا/ و دل مرا مثل آن برگ كوچك روي ديوار

به محتويات جعبه عاشق است و كنجكاو
دسترس دستان تو من/ در هر رقص / و آسمان� دورترها / كه اينجا پيش ماست...

Tuesday, February 11, 2003

چقدر چسبيد دست من به دست تو جه كي�ي كردند تنهامان به برقص و اينه گالري از تصوير ما دلش غنج ر�ت مي دانم كه مي پايد دستهامان
گنجيشكه شما داره رودستت لونه درست مي كنه ها .... بعدش مياد با تو بپره بره اون بالا بالا ها
-- چراغي كه اينجا روشن كردي باعث شده شاپرك من بيايد بنشيند روي دست تو كه به چراغ است بپا نپروني بره بسوزه ها آخه دوست داره كلي ....
اينا كنار تو ام تا هميشه بي انكه برگي بلرزد ما عشق را نمي �هميم اما امروز كلي باد مي آمد كنار اين همه بي حوصله ستاره شدي ممنون خارپشت عزيز كه از سونا اومدي بيرون توي حياط سرما ميخوري سينوزيت ميگيري!
-سينوزيتو دارن نميگيرن !؟

Friday, February 07, 2003

�علن تا بعد
http://www.parkingallery.com/ideas/ideas2.html
تو ص�حه ي ideas يه چيزايي دارم كه بد نيست ببينيد :
شايد دوباره برگشته باشم به نوشتن و اين كلي خوبه مي خوام يك سري داستان هاي كوتاهم رو بزارم اينجا تا دوستام بتونن بخوونن من هنوز كلي با وبلاگم مشكل دارم اگه ديدين بهم نخندين و كمكم كنيد مرسي !

Monday, February 03, 2003

از اين همه توجهي كه به خرج دادم ك� كردم آخه از اين �رمي كه انتخاب كردم واسه ص�حه خوشم نمياد اين لوگوي ماست
سلام امروز دارم سايت پاركينگو آپ ديت ميكنم و درwww.parkingallery.comات�اقات خوبي مي ا�تد لط�ا ببينيد!